همین ابتدا باید خدمتتان عرض کنم که بنده ی حقیر طرفدار جنبش هستم اصولا. به حقوق زنان هم احترام میگذارم به همان اندازه که به حقوق مردان. با افشاگری هم موافقم. اسمش را البته افشاگری نمیگذارم. شاید بشود گفت شجاعت باز گفتن. شجاعت اینکه بیرون بیایی و حرف بزنی. این را هم بگویم که نوشته ی زیر در مدح جنبش می تو نوشته نشده همانطور که بر ضد آن هم نیست. کوتاه نوشته ایست در باب اینکه برخورد ما با دو طرف ماجرا چیست.
امروز وقتی نشستم و خیلی مفصل گوشه کناره های برملاسازی را خواندم، یک چیز در میان باقی موضوعات توجهم را جلب کرد: اینکه اکثریت آدم ها (البته این را با تعجب میگویم) در برابر این برملاسازی ها دچار بحران اعتقادی شدند؛ بیشتر بحران اعتقادی به شخصیت های مورد حمایت و علاقه شان. سطح سلبریتی سازی/سلبریتی پرستی خیلی از ماها به جایی رسیده که حتی ممکن است اعتمادمان نسبت به فرد (احتمالا) خطاکار از اعتماد خود او به خودش بیشتر باشد. تصویری از آنها ساخته ایم به قامت قدیسانی که بر زمین نازل شده اند. در واقع تصویری که ما از آنها داریم بر روی تصویر پشت نقاب آنها بازتاب برابر ندارد. همزمانی نا موزونی ست این اعتقاد عمیق.
این شد که ذهنم به سمت گفتگویی رفت از هفته ی پیش. مصاحبه ای رادیویی راجع به آرای بودریار شنیدم. نقل قول زیر گوشه ی کوچکی از دریای مبحث اوست ولی شاید به درد این روزهای ما بخورد، بخصوص اگر همچنان درگیر ایجاد تعادل هویات آدمها، چیزها، یا حتی احساسات دور و برمان هستیم:
“It is dangerous to unmask images, since they dissimulate the fact that there is nothing behind them”. Jean Baudrillard (Simulacra and Simulation)
ژان بودریار میگوید “نقاب از روی انگاره ها برداشتن کاریست پر خطر، چون این حقیقت آشکار میشود که پشت انگاره ها هیچ نیست.”
خواستم بگویم پشت سیمای زیبا و مهربان و جذاب سلبریتی ها هیچ نیست؛ آنها هم انسان اند و خطاکار، که به همان اندازه شاید معصوم و بی خطا. این انگاره سازی ماست که کار دست خودمان میدهد.
بسیار عالی و متعالی ،اما با آخر مطلب در این باب که پشت سلبریتی های ما هیچ چیز نیست عرض کنم در این باب اشتباهی صورت گرفته زیرا پشت دیدگاه و نظر آنها نفرت و سیاهی است ،نفرتی که از فقر تولید شده است و پیشنهاداتی دال بر ثروت و شهرت و بیدار شدن دیو درون که خاموش کردن آن غیر ممکن است ،نمونه اکبر عبدی از جوانی در تلویزیون ج.ا ظاهر شد و این ترکیب بندی تا همین دیروز ادامه داشت تا اینجا که مجدد در تلویزیون ملی ظاهر شود و مردم را بجای مسئولین بچالش بکشد و بگوید اگر مرغ نباشد همه مرغ خور میشوند ،نمیگوید همان مرغ کیلویی ۶۰ هزار تومان و چرا اینگونه است بلکه دم از چیز دیگر میزند و این نشان ممیدهد که سلبریتی ها آنچنان تو خالی هم که فرض میکنیم نیستند آنها را دست کم نگیریم و بدانید که آنها نیز همان بیسیجی انتحاری هستند اما در لباس بسیار بی رحمانه و وحشیانه تر .ارادتمند ن
LikeLiked by 1 person